امسال شاید یکی از پرحاشیه ترین سال های جشنواره فیلم فجر را سپری کردیم.
ولی بالاخره با تمام فرازو نشیب هایی که داشت اختتامیه سی وپنجمین جشنواره فیلم فجر انقلاب اسلامی برگزار شد ولی میتوان گفت پرونده این ایستگاه فرهنگی بزرگ کشور هنوز بسته نشده است.
حال که35سال ازاین اتفاق مهم هنری در ایران میگذرد باید دید جشنواره فیلم فجر برای رسیدن به اهداف جمهوری اسلامی ایران نتیجه ای گرفته است یا نه.
جشنواره ای که هرساله درایام الله دهه مبارک فجرانقلاب اسلامی برگزار میگردد ومخاطبین بسیاری را درسراسر کشور دور خود جمع کرده وجالب تر ازاین ها نام این جشنواره است که برگرفته شده از انقلاب سال57 ایران اسلامی یعنی *جشنواره فیلم فجر* است.
کشور پهناور ایران با داشتن استعدادهای بسیار خوب و متعدد توانسته در عرصه فیلم سازی به یک رشد نسبی و خوب برسد تا جایی که بسیاری از نقش آفرینی های بازیگران خوب ایرانی مورد توجه جهانیان قرارگرفته و حتی مفتخر به دریافت جایزه های بزرگی همچون جایزه نخل طلایی جشنواره کن توسط سیدشهاب حسینی شده است.
ولی اگر نگاهی به فیلمنامه ها وموضوعات فیلم های *سیمرغ دار*این چندسال جشنواره فیلم فجر بیندازیم به وضوح شاهد آن هستیم که سیاه نمایی عجیبی را علیه فرهنگ ملت ایران در خود بوجود آورده اند.
جالبتر اینجاست که سیمرغ داوران ایرانی! این جشنواره به راحتی به اینگونه فیلم ها که میتوان نام آن هارا فیلم های *ژانر نکبت* دانست تعلق میگیرد.
اگر به فیلم هایی مانند *فروشنده* و *ابد ویک روز* نگاه کرده باشیم اولین نکته ای که قابل توجه مخاطب قرار میگیرد بازی فوق العاده بازیگران دراین فیلم هاست.ولی نکته اصلی این فیلم ها موضوع آن هاست که این استعداد عظیم انسانی ومالی برای به ثمر رسیدن چنین موضوعاتی که شاید نظیرش هم در ایران پیدا نشود مصرف میشود.
سوالی که شاید درذهن خیلی از مخاطبان سینمای ایران شکل میگیرد این است که چرا این نوع فیلم ها به راحتی در جشنواره های بین المللی جایزه دریافت میکنند.
آیا واقعا فرهنگ وزندگی های ملت ایران اینگونه سیاه وتاریک است؟
آیا واقعا چهره ای که این نوع فیلم ها از ایران به جهانیان نشان میدهند صحت دارد؟
جالبتر از دست اندرکاران ساخت اینگونه فیلم ها داوران جشنواره فیلم فجر هستند که با تایید این نوع فیلم ها از آن ها غول و الگویی درست میکنند برای فیلم سازهای جوان و ایرانی که امسال هم چنین ژانرهایی در لیست فیلم ها به چشم میخورد،که سیمرغ های خوبی نصیبش شد(بدون تاریخ،بدون امضاء)
واقعا نمیشود تصور کرد که آینده جوانان فیلم سازی که الگویشان اینگونه فیلم ها باشد چه میشود!
رسالت و اولویت اصلی فیلم سازان ساخت فیلم هایی است که مورد علاقه مخاطبین قرار بگیرد وآیا واقعا فیلم های ژانر نکبت مورد علاقه مردم هنردوست ایرانی است؟
فیلم هایی که اگر بازی خوب بازیگرانش را فاکتور بگیریم بغیر از بدنام کردن کشور عزیزمان هیچ چیزی درونشان نیست.
و اما مردم خوش فهم ما دراین چند سال جشنواره فیلم فجر به خوبی جواب سیمرغ های بدون دلیل داوری را دادند.همانطور که میدانید در ،دوسالی که گذشت فیلم های *ایستاده درغبار* و *ماجرای نیمروز* که کاملا موضوع انقلابی دارند بعنوان بهترین فیلم ازسوی تماشاگران جایزه سیمرغ را دریافت کرده اند.
این انتخاب مردم نشان از این دارد که مردم به سینمای انقلابی علاقه دارند و کاملا از سیاه نمایی و نکبت سازی بیزارند حتی اگر این فیلم ها باهزینه های گزاف و سوپراستارها وارد عرصه رقابت های جشنواره شوند.
امسال هم فیلم هایی نظیر *ویلایی ها* ، *او(خانه)* و *ماجرای نیمروز* مورد توجه داوران قرار نگرفت. بقول آقای بهروز افخمی که با برنامه *هفت* جشنواره را به خوبی وارد خانه های مردم کردند و خودشان از داوران سابق جشنواره بودند ؛چطور میشود داورانی که دوتابعیتی هستند واصلا در کشورهای دیگر بزرگ شده اند میتوانند به فیلم های انقلابی جایزه بدهند!؟
امیدواریم پس ازاین دیگر اتفاقات ناگوار فرهنگی درجامعه عزیزمان نیفتد و فیلم سازان جوان انقلابی که این سال ها در جشنواره مردمی فیلم *عمار* حضور چشمگیر داشته اند در عرصه های بزرگ تر هم خودی نشان دهند ومسیر به کج رفته جشنواره فیلم فجر را به صراط مستقیم هدایت کنند.
سیدمحمدهادی صفوی
طلبه جوان گیلانی
نظر شما